چند جمله از دکتر حجت
«دانشجوی معماری اول باید بفهمد که معماری یعنی چه؟ معماری ظرف زندگی انسان است. اولین چیزی که باید بفهمیم این است که زندگی انسان ایرانی متشکل از چه اجزایی است. یک انسان ایرانی چگونه زندگی میکند و برای زندگیاش به چه نوع ظرفی احتیاج دارد. هر کس لباسی را میپوشد که متناسب با اندام و شخصیتش است. معماری هم لباس دوم انسان است یعنی این که معماری هم باید انسان را از بلایای طبیعی مصون نگه دارد و هم متناسب با شخصیت و اقتصادش باشد.»
دوم... «دانشجوی معماری باید متوجه باشد که دغدغه خاطر او و مسئولیت بسیار خطیرش، دادن شکل زندکی به مردم است؛ چه در مقیاس خانه و مدرسه و چه در مقیاس شهر. در هر دو مقیاس، چه در شهرسازی و چه در معماری، معمار مسئول است. یعنی شکل زندگی شما را از بدو تولد تا زمان مرگ، در خواب و بیداری، در تمام لحظات، معمار تعیین میکند. پس دانشجوی معماری از روز اول دانشکده، باید بفهمد که با چه کسانی طرف است. این آدمی که میخواهد برایش زندگی درست کند، چه کسی است. و در این محیط قرار است چه طور زندگیای اتفاق بیفتد. اما میبینید که خیلیها اول فکر میکنند در این فضا چه شکلی از ساختمان را دوست دارند طراحی کنند.»
سوم... همواره گفتهام مراجعه به معماری قدیم ما حکم حلالمسائل را دارد. دانشجوی ریاضیات حلالمسائل دارد. میداند در امتحان همان سئوالها مطرح نمیشود، ولی آنها را حل میکند. وقتی به معماری گذشته مراجعه میکنیم، به یک حلالمسایل نگاه میکنیم. میبینیم وقتی میخواستند فلان احساس را به وجود بیاورد، این کار را کردهاند.
ما نمیخواهیم هیچوقت مثل او عمل کنیم، ولی باید ببینیم سئوال چه بوده، جواب چه بوده، چه راهحلهایی با توجه به فرهنگ و سلیقه و ذوق ایرانی و با مواد و مصالح و تکنولوژی موجود در کشورمان، پیدا شده است.
اگر بخواهیم معماری آیندهمان فرزند خلف معماری گذشته باشد و در امتداد آن حرکت کند و دوباره ما را برگرداند به همان افتخاراتی که در گذشته در حوزه معماری داشتیم، باید معماری گذشته را درک کنیم.
چهارم... متاسفانه الان در دانشکدههای معماری غالباً این تصور وجود دارد. یعنی وقتی دانشجوی خوبی هستی که خلاق باشی. خلاق باشی یعنی بتوانی کفتر از جیبت دربیاوری؛ بتوانی یک ساختمان عجیب و غریبی که تا حالا هیچ کس ندیده، طراحی کنی. اما تعریف معماری این نیست. تمام دانشجوهای معماری میدانند وقتی اجازه کار در دفاتر معماری پیدا کنند، باید تمام این بازیهایی که در دانشکدهها میکردند و همه این حرفها را کنار بگذارند و خیلیهایشان میشوند همین بسازبفروشهایی که میبینیم.
اما اگر بخواهیم به تعریف درست معماری بپردازیم، باید بگوییم معماری ظرف زندگی انسان است. اولین چیزی که باید بفهمیم این است که زندگی انسان ایرانی متشکل از چه اجزایی است. یک انسان ایرانی چگونه زندگی میکند و برای زندگیاش به چه نوع ظرفی احتیاج دارد. هر کس لباسی را میپوشد که متناسب با اندام و شخصیتش است.
پس معمار در حقیقت شکل زندگی مردم را به وجود میآورد. بنابراین به شکل ساختمانش توجه میکند چون باید شکل زندگی مطلوب را برای ساکنان آن بسازد. در معماری هدف شکل زندگی انسان است و وسیله شکل ساختمان و ما میخواهیم مطلوبترین شکل زندگی انسان را به او بدهیم. اگر یک مدرسه میسازیم، اگر بیمارستان میسازیم، اگر پروشگاه میسازیم، ما میخواهیم مطلوبترین نوع وقایعی را که میتوانند در آن محیط رخ دهند، تحقق ببخشیم. مثلاً وقتی مدرسه میسازیم، میخواهیم آموزش به بهترین وجه در آن اتفاق بیفتد.
نتیجه اینکه دانشجوی معماری از روز اول دانشکده، باید بفهمد که با چه کسانی طرف است. این آدمی که میخواهد برایش زندگی درست کند، چه کسی است و در این محیط قرار است چه شکل از زندگی اتفاق بیافتد.
پنجم... نصیحتم برای دانشجویان معماری این است که از توجه به انسان غافل نشوند. بارها گفتهام ما به همان میزانی که فرزند خانوادههایمان هستیم، فرزند خانههایمان هم هستیم. اما متاسفانه این روزها هیچکس به این چیزها توجه نمیکند.
ششم... من خیلی از کشورهای دنیا را دیدهام و مخصوصا در دانشگاهها با دانشجوها صحبت کردهام. صرف نظر از این که من خودم ایرانی هستم، باید بگویم بچههای ایران واقعا بچههای باهوشی هستند و اگر امروز در حوزه معماری نقصی وجود داردر به خاطر سیستم آموزشی است. بچهها نقصی ندارند.